زندگی منُ عشقم

زندگی منُ عشقم

خاطرات زندگی ما 2تا
زندگی منُ عشقم

زندگی منُ عشقم

خاطرات زندگی ما 2تا

عید1394

دقایق اخر سال 1393 بود من و عشقم مهدی خیلی مشتاق بودیم که برای تحویل سال جدید با هم هستیم.من خیلی خدارو شکر میکنم بخاطر لحظه لحظه ی شاد زندگیم که در کنار عشقم میگذرونم.ساعت 2.15 صبح شنبه تحویل سال جدید بود.

اولین سالی بود که من برای تحویل سال خونه عمم بودم.شوهرعمم به من پیشنهاد داد که شگینشون من باشم اخه درواقع از نظر سنی کوچکترین عضو خانواده من بودم و منم قبول کردم.2 دقیقه اخر من از دراتاق خارج شدم ووقتی که سال تحویل شد من قران و بوسیدم و وارد اتاق شدم و از خدا خواستم که سال جدید سال خوب و پر برکتی برای همه و همچنین برای ما باشه. و سال خوبی رو در کنار عشقم داشته باشم و همیشه باهم خوب باشیم.مهدی جون دوست دارم.